دو تا دندون داری خرگوش مامان
چهارشنبه .........بردمت خونه آقاجون و رفتم دانشکده.......٦٠ تا دانشجو تو کلاس بود.کلاس شلوغم مکافاتیه........مامان جون و مادربزرگت هر دو آش دندونی درستیدن........ظهر خونه آقاجون خوابیدم و رفتم مطب...شبم برگشتیم خونه خودمون و پدرت رفت خوابید چون میخواست ساعت ٤ صبح با داداشش برن تهران......... پنجشنبه.........بیدار که شدیم ساعت ٩ بود و پدر رفته بود با هم بازی کردیم و بردمت خونه آقا جون.زنگ زدم دکتر ن و غ و م و ر و ا را برای فردا عصر دعوت کردم..........کمی بداخلاق بودی........غروب دیگه خیلی بیقرار بودی ......حاضرت کردم و رفتیم خرید....تو فروشگاه گذاشتمت تو چرخ دستی و با هم گشتیم....بعدش هم گوشت و سبزی خریدیم.تا رسیدیم خونه حاضر شدیم .و ر...
نویسنده :
معصومه
22:45