سپهرسپهر، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره

نی نی اول، بارداری سوم

اولین فدمها

1392/3/16 2:15
نویسنده : معصومه
433 بازدید
اشتراک گذاری

یک ماه و نیمه که چیزی ننوشتم...............تو این مدت یکبار اصفهان و کاشان رفتیم..........١٨ اردیبهشت بعد مطب راه افتادیم...........اقاجون و امان جون هم اومدن..............هفته بهدش هم رفتیم تهران......نمایشاه ولیزر و خونه عمه بابات که از مکه اومد..............در تاریخ ٢٨ اردیبهشت یعنی ٩ماه و ٥ روزگی اولین قدمهارو خونه آقاجون برداشتی....از اون موقغ پیشرفت زیادی کردی و عرض هالو تند تند میری...سرعتت خیلی زیاده . دستاتو بالا میگیری تا کنترل داشته باشی..............دو روزه که اشاره کردنو یاد گرفتی و وقتی بغلت یکنیم با انگشت اشاره که کج هم میگیریش به مسیر مورد نظرت اشاره میکنی...............درو با انگشتت نشون میدی و میگی دده..........ازت میپرم سپهر کجا بریم میگی دده.........پهر چی میخوای؟ آب....خیلی قشنگ آب میگی.هروقتم شیرمیخوای میگی آب...بعضی شبها بیدارم میکنی و میگی آب تا بهت شیر بدم..............تاب تاب هم میگی.....پریروز خاله برات یک تاب جدید به شکل ماهی خرید به رنگ زرد که دوش داری و میری کنارش می ایستی و میگی تاب تاب.........بابا و بابای هم میگه...هرچیز داغی که بهت بگیم داغه دست نزن میگی داگه ....داغ و گاهی هم داده میگی..........به درخت سیب مصنوعی خونه آقاجون علاقه خاصی داری و با انگشت نشونش میدی و میگی د.............د...........میگیم لامپ سریع بالای سرتو نگاه میکنی..مگیم آینه به آینه نگاه میکنی.....ساعت را هم میشناسی و میگی ات.........

خیلی بدغذایی و خوردنت حرصم میده.........البته امروز برات کباب دیگی و عصر هم سیبزمینی سرخ کرده و گوشت چرخ کرده درست کردم خوردی اما کلا  کم غذایی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)