سپهرسپهر، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره

نی نی اول، بارداری سوم

شنبه های شلوغ

1395/8/2 0:09
نویسنده : معصومه
187 بازدید
اشتراک گذاری

امروز صبح در کمال خستگی رفتم دانشکده. اول درگیر یک مقاله بودم و بعدش دکتر ر برای کارنامه ترفیع پایه هیچ اومد و رفت. صبح از آذر خواستم سپهرو تا نه بیدار نکنه تا خستگیش در بره. زنگ زدم خونه. آذر گفت ساعت نه و نیم بردش مهد و دوباره اصرار کرده من برم دنبالش نه خالش. ظهرم درگیر طرح درسها شدم. ساعت نزدیک یک رفتم دنبال سپهر. قرار بود بریم خونرو ببینیم. داداش ۱ و مامانینا هم اومدن. دوباره نقشه جدید ریختیم. مامان و بابا و خواهر زاده ۲ اومدن ناهار خونمون. برنج دیشبم افتضاح شده بود. یه چرت بیست دقیقه ای زدم و رفتم مطب. قرار شد مهدی بره آپارتمانو بذاره همه بنگاهها. تا نه و نیم مطب بودم. ساختمان خالی شده بود که اومدیم بیرون. هلاک و خسته و کوفته. سریالطفا دیدیم و دو تا همبرگر داشتیم سرخ کردم خوردیم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)